یکی از مواردی که میتواند در موفقیت توسعه اجتماعی یک خیریه مؤثر باشد، توانمندی و توسعه مهارتهای کودکان و نوجوانان است.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، کودک و نوجوانان به عنوان یکی از نیروهای محرک میتوانند عاملی بر رشد و گسترش فعالیتهای خیریه ها و ترویج فرهنگ خوداشتغالی باشند چراکه انگیزهها و سائقهایی که شالوده فرهنگ خوداشتغالی یک جامعه را نظم میدهند از همان اوان کودکی آغاز میشوند.
بررسیها نشان میدهد بخش زیادی از کشورهای توسعهیافته دنیا سرمایهگذاری و ایدهپردازیهای زیادی را برای مهارتآموزی کودکان در مدارس صرف میکنند.
به عنوان مثال در کشوری به مانند آلمان –که در فعالیت های خیریه نیز پیشگام هستند- کودکان زیر سه سال میتوانند با کودکان هم سن و سال خود در مکانهایی تحت نظارت آموزگاران دورهدیده، بازی کرده و در همین سن مهارتها و مطالب مرتبط با زندگی آینده از جمله فعالیت جمعی و مشارکت را در راستای تهای آموزشی و اشتغال بیاموزند.
جایگاه خیریه در حاکمیت و نحوه تعامل نهادهای حاکمیتی با سمنها را میتوان عامل مهم در موفقیت و توسعه این موسسه ها دانست.
چنانچه مشخص است دولت میتواند در ایجاد نظامی هماهنگ و ساماندهی موسسه های خیریه از طریق ارگانهایی چون وزارت کشور، به عنوان عالیترین نهاد حاکمیتی و بالادستی در حوزه خیریه ها ورود کرده و در مرکز امور اجتماعی و فرهنگی سازمانهای مردم نهاد فعالیت داشته باشد.
هرچند نهادهای موازی مانند سازمان بهزیستی در حوزه آسیبهای اجتماعی، وزارت ورزش و جوانان در حوزه جوانان و نیروی انتظامی به گروهی از خیریه ها و ستاد توان افزایی و حمایت از فعالیت موسسه های خیریه در حوزههای مختلف در ساماندهی و اعطای مجوز به سمنها فعالیت دارند، اما به تعبیر کلاشلو معاون مرکز مطالعات وزارت ورزش و جوانان ساختارسازی، توانمندسازی و فرصتسازی از جمله وظایف اصلی دولت در قبال سازمانهای مردم نهاد است.
مبارزه با فقر و محرومیت زدایی همراه با حفظ کرامت انسانی، ترویج حرکتهای انسانی و خدمت رسانی به مناطق و نیز شناسایی و برنامه ریزی در مقابل آسیبهای اجتماعی، از جمله مهمترین فعالیتهایی است که یک خیریه با آن روبرو است که همگی میتوانند به عنوان یک گام ضروری در توسعه اجتماعی محسوب شوند.
اما به نظر میرسد جایگاه حاکمیتی موسسه های خیریه به تفکیک نقشهای حمایتی، نظارتی و تسهیلگری در سایه تعدد نهادهای دولتی و عمومی متولی سمنها، این موضوع میتواند به جای افزایش ابهام و تدقیقناشدگیِ ارتباط خیریه ها با نهادهای متولی و تبدیل آن به یک تهدید بیرونی، فرصتی برای توسعه سمنها بشود؛ که این موضوع با توجه به وضعیت متولیان موسسه های خیریه در کشور قابل توجه است.
در حال حاضر تعامل دولت و خیریه ها با مسائل متعددی از هر دو طرف روبروست.
برای مثال در دولت نهادهای موازی برای ساماندهی خیریه ها وجود دارد که موجب شده تا دولت در ساماندهی سمنها مطابق آنچه در قانون آمده است، با محدودیتها و نبود ظرفیتها و زیرساختها مواجه شده و مهمتر از همه اینکه بدنه ستادی دولت و ظرفیتهایش با روند رو به رشد گسترش سمنها تناسب چندانی ندارد.
مضاف بر موارد یاد شده، یافتهها و نتایج تحقیقات نیز نشان میدهد که گستره مشکلات و موانع یک خیریه طیف وسیع و متنوعی را دربر میگیرد که در این حوزه خلأهایی وجود دارد.
اول اینکه مطالعات آسیبشناسی کافی در رابطه با این موضوع موجود نیست که این مشکل غالباً به دلیل عدم شناخت وضعیت موجود هم در جامعه و هم در وضعیت خیریه ها است.
دوم ضعف مطالعات تطبیقی در این حوزه است که میتواند به شکلی واضح هم از توانمندی موسسه خیریه بکاهد و هم کارایی دولت در زمینههای ساختاری و فرصت سازی را با مشکلات عدیده روبرو کند.
افتتاح مدرسه «دستهای مهربان» نصیر آباد
افتتاح مدرسه هوشمند دست های مهربان روستای محمود آباد شیراز
ارسال اولین محمولهی کمکهای مردمی دستهای مهربان به سیستان و بلوچستان
فراخوان برای ارسال کمک به سیلزدگان سیستان و بلوچستان
اعزام «کاروان مهربانی» به سرزمین سیستان